روزای قشنگ پاییز

ساخت وبلاگ

خیلیییی خوابم میادددد نمیدونم چرا ! 

شنبه ها خیلی کار دارم چون باید محتوا بدم به نویسنده هام. بعد هم یه سری کار داشتم و در نهایت وقتی همه چی تموم شد، بازم کار خط نخورده تو لیستم داشتم! عصر اصلا حوصله کار نداشتم، کل هفته گذشته رو هم صبح کار کردم هم عصر. واسه همینم پاشدم کیک به با عطر هل پختم که واقعاااا خوشمزه شد اماااا دوبرابر کیکای دیگه کار برد. یه سایت جدید پر رسپی پیدا کردم میخوام بعد هم کیک بادوم و عسل بپزم انشاا... .

دیگه چی؟ محتواهای پیج بیزینیسیم برای اذر کاملا حاضر شدن هفته پیش. یه کلاس اموزش هشتگ هم ثبت نام کردم که انلاینه. فقط مونده استوری ها که منبعشو گرفتم فردا درست میکنم.

اهااااان راستی ما یه پیشی اوردیمممممم. بابام از تهران اورده و انقدر خوشگله که حد نداره. یه گربه بزرگ شبا میاد اذیتش میکنه و دعواش میکنه. هرچی هم دعواش میکنیم بازم میاد. الان تله گذاشته بودیم رفته بود دمش اما بازم ماهی رو نخورد که گیر کنه. بعد دیدم گربه قشنگ خودمون اومده میخواد بره تو تله ردش کردم رفت. 

اسمش بادومه که از اسم گربه همسایه برداشتیم. اول گفتیم بیخیالش یه چیز دیگه میذارم اما بعذ خودشون گفتن بادوم بذارین. البته لاته هم بهش میاد چون واقعا روی تنش مث ارت لاته میمونه اما خب مامانم میگه بادوم بهش. دیگه خیلی نمیترسه از گربهه و دوسش داره اما ما رو بیشتر دوس داره

راستی قرنطینه شدیم تا دو هفته از امروز. و کیکم میخواستم یه برش رو بدم مامان بزرگم اما کسی نمیبره . دیگه صبح میخورم خودم :)

دیگهههه فک کنم برم . زود میام سعی میکنم. 

خانومِ راننده هستم ^ _ ^...
ما را در سایت خانومِ راننده هستم ^ _ ^ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4mozhgan-nevesht1 بازدید : 166 تاريخ : جمعه 14 آذر 1399 ساعت: 12:41