خانومِ راننده هستم ^ _ ^

متن مرتبط با «روزای» در سایت خانومِ راننده هستم ^ _ ^ نوشته شده است

روزای غیرمهمونی :)

  • خب اینم از بالا پایینای زندگی! روزای مهمونی (پست قبل) تموم شد و الان تو روزای بیماری هستیم! خودم خوبم خداروشکر. ولی ‌پای بابام شکسته و پای مامانم ی کیست کوچیک داره، مهم تر اینکه مامان بزرگم امروز آنژیو شد و سه تا رگای قبلش گرفته بود که بالن زدن. امیدوارم خوب باشه. الان توی بیمارستانه. از خدا میخوام هرچه زودتر خوب شه بیاد خونه و دیگه مشکلی نداشته باشه. لطفا هرکی این پستو میبینه برامون دعا کنه.  البته دو سه روز تو سی سی یو بود دیشب اومد خونه شون رفتم دیدمش. فکر کنم به امید خدا امشب برمیگرده خونه باز.  سر خودمم کلی شلوغه. هر روز بعد کار یکم کتاب میخونم و میرم سراغ کار کردن رو کتاب خودم. تا اینجا ساعت دوازده و خرده ای میشه و ناهار و خواب. تمرینای زبان و کلاسش هم هست. و اینکه دارم رو پیج کتابم کار میکنم تا بهتر بشه.  امروز باید برم روغن ماشینمو عوض کنم با بابا و همینطور یکم خرید دارم و کتاب زبانو منگنه بزنم. فردا هم انگشترتو تنگ کنم. باز کارای دیگه هم واسه روزای دیگه:) در کل خوبم به جز اینک مامان ب خاطر مامان بزرگ زیاد خونه نیست. زودی همه چی درست میشه میدونم.  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • روزای مهمونی

  • من الان خیلی خسته امممم و نمیدونم چطورین اینجور موقع ها حوصله دارم بیام اینجا بنویسم. نمیدونم خستگی خوبیه انگار! ناشی از بدو بدوی خوب.  امروز رفتیم سیتی سنتر حرید من یخ پافر کوتاه مشکی خریدم و یه ماسک. بعد عاشق اخلاق خودم شدم! انگار برگشته بودم به من قبلی. با صلابت و اینا :) یعنی خلاصه یه ورژن بهتر دیگه.  بعدم رفتیم پاساژ کوثر چون عموی مامان نقره میخواست برای زنش و دو تا گردنبند گرفت خلاصه بعد کلی ویدیو کال. ناهارم سیتی خوردیم خوشمزه بود واقعا.  دیگه اینکه دیشب هم با مامان بزرگ رفتیم خونه عموی مامانم اش رشته بردیم و شیرینی کلی جرف زدیم خوش گذشت. امروز عموی مامان بهم گفت برامون تو کیک بخر برای دسر که اصلا وقت نشد. امیدوارم قبل برگشتن بریم کیک بگیریم.  البته برگشت امروز کلی ترافیک بود و من متنفرم از رانندگی تو ترافیک کلی عصبانی شدم مخصوصا ک ی مسیر هم بسته بود. ولی باز حالم خوبه الان.  خداروشکر دیگه همه چی خوبه. راستی دیشب با ی ادم نسبتا معروف ویدیو کال حرف زدیم از طریق عمو که نزدیکترین ؛؛ب٪رخور«د من با به س؛لب@ریتی بود , ...ادامه مطلب

  • روزای قشنگ پاییز

  • خیلیییی خوابم میادددد نمیدونم چرا !  شنبه ها خیلی کار دارم چون باید محتوا بدم به نویسنده هام. بعد هم یه سری کار داشتم و در نهایت وقتی همه چی تموم شد، بازم کار خط نخورده تو لیستم داشتم! عصر اصلا حوصله , ...ادامه مطلب

  • این روزای قشنگ :)

  • چند روز پیش به مامانم گفتم چطوری انقد امیدواری؟ خیلی خوبه. چون دیده بودم این و. یکم برام حرف زد اما تاثیر گذارترینش این بود که حضرت زینب (س) کلی سختی کشیده ولی معنیش این نبوده که خدا دوسش نداشته، بلکه , ...ادامه مطلب

  • روزای بی نتی

  • بله من بی حوصله شدم از نبود نت و البته نبود کار. دیشب خواب دیدم نت وصل شده اما نشده در واقع! البته به جز نت اینترنت ثابت در بعضی استان ها. خلاصه مجبور شدم باز کتاب بخونم: آن دختر قبلی . که به نظر میرس, ...ادامه مطلب

  • این روزا

  • این روزها به درس نخوندن میگذره!! تقریبا هیچی نمیخونم. یعنی خیلی کممممم میخونم.مثلا دیروز امتحان ساختمان داده داشتیم که من با وجود کلی تعطیلی و فرصت برای خوندنش فقط و فقط دیروز صبح توی مینی بوس خوندمش. البته مقداریش رو هفته قبلش خونده بودم سرسری که اون هفته امتحان نگرفت. البته جالب اینجاست که امتحان دوسوالی و یک نمره ای بود و در واقع کوییز بود و من هم یک نمره رو گرفتم خوشبختانه. بعدش هم کلی بیکاری که وسط این کلاس و کلاس زبان پیش میاد.کلاس زبان هم که بسیاااار خسته کننده.حتی برای منی که زبان رو دوست دارم. این روزا رانندگی میکنم ولی هنوز باید کسی پیشم باشه.ش,این روزا,این روزا گوزنو سر نمیبرن,این روزا با کی میخندی,این روزا میگذره,این روزا هم میگذره,این روزام میگذره,این روزا کوکه ساز خوشبختی,این روزا خاموشم سردم,این روزا لیلا فروهر,این روزای سخت که بگذره ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها